■خلاصه ■
تو که هیچ هدف و آرزویی نداشتی از زندگی خسته شدی. شما یک دوست صمیمی دارید که دیدگاه مشابهی در مورد زندگی دارد، بنابراین به خوبی با هم کنار آمدید. با این حال، یک روز، آن دوست ناپدید شد. وقتی به خانه دوستتان رفتید، آدرسی را پیدا کردید که نوشته شده بود. با دنبال کردن آدرس، یک تونل قدیمی پیدا کردید و از آن عبور کردید. در طرف دیگر تونل یک شهر مرموز قرار داشت که در آن به اصطلاح هیولاها زندگی می کردند. شما کشف شده اید که انسان هستید و توسط هیولاها اسیر شده اید. قبل از اینکه شما ظاهر شوید، ریکو، دختر رئیس روستا. آن شب، میسورا و یومی آمدند تا شخصیت اصلی را در سلول شما بررسی کنند. روز بعد، ریکو از شما پرسید که چرا به دهکده هیولاها آمده اید. وقتی توضیح دادی که دنبال دوستت می گردی و عکسی را نشان دادی، حالت ریکو تغییر کرد و تو را به سلول برگرداندند.
■شخصیت ها■
با Riko - The Tsundere Ogre آشنا شوید!
دختر یک غول، او دهکده را رهبری می کند. او در جوانی پدرش را از دست داد و نقش رهبری را بر عهده گرفت. با وجود اینکه او شخصیتی عجیب دارد، اما عمیقاً متعهد به محافظت از دهکده است، گاهی اوقات به اشتباه. او نسبت به انسان ها محتاط است و به سرعت متوجه خطر S1 شد.
با میسورا - تنگو زیبا آشنا شوید!
او که عضوی از قبیله تنگو است، یک هوادار طبیعی است. او که یکی از دوستان نزدیک M1 است، اغلب اشتباه می کند، اما به عنوان یک تنگو از قدرت بسیار بالایی برخوردار است و زمانی که قدرت خود را آزاد می کند، قوی ترین او در دهکده می شود. او یک خلق و خو است و باعث خنده اطرافیانش می شود. با وجود سرگیجهاش، او تلاش میکند تا پشتیبان بهتری برای M1 باشد.
با یومی آشنا شوید - کیتسون جذاب!
او که یک زیبایی شگفت انگیز از قبیله روح روباه است، آخرین در نوع خود است. او خنجری را که پدرش به او سپرده بود، دوست دارد، که S1 آن را دزدید و او را به اطاعت از S1 سوق داد. او با غرور قبیلهاش زندگی میکند، با هر کسی که آن را خدشهدار میکند تحمل نمیکند، هرچند که تا حدودی در این غرور وسواس دارد.
تاریخ بهروزرسانی
۴ آذر ۱۴۰۳